جایگاه ایران در سیدبندی جام جهانی فوتسال بانوان مشخص شد ستاره هندبال پرتغال هدایت تیم ملی بانوان ایران را برعهده گرفت سلامت زنان خانه‌دار سرمایه‌گذاری برای آینده خانواده صدور حکم قطعی قصاص نفس برای قاتل بانوی پژوهشگر خبرگزاری ایرنا شناخت قبل از گفتن «بله» | سوالاتی که شناخت واقعی را تضمین می‌کنند حمایت از زنان و دختران آسیب‌دیده و در معرض آسیب از طریق «خانه‌های امن» سینمای کودک در کماست | ذهن فرزندانمان را به هالیوود واگذار کرده‌ایم! همدلی نویسنده معروف آمریکایی با غزه در شعر «اندوه» | تشبیه فلسطین به مسیح مصلوب جهان در سراشیبی کاهش جمعیت | زنگ خطر بحران باروری و تبعات گسترده آن رقابت سخت بانوان ایرانی در مسابقات بین‌المللی بدمینتون «جام خزر» | شانس کسب مدال در بازی‌های آسیایی نداریم رویداد ملی «دخترم، افتخار ایران» در ۳۱ استان کشور برگزار شد آشنایی با احکام قانونی و حقوقی حق «حضانت» ویژگی‌های تربیت کودکان مهدوی برای نقش‌آفرینی در عصر ظهور واوکاوی چالشی برای والدین به نام «پرحرفی» کودکان فریاد هند رجب، ونیز را تکان داد: ۲۲ دقیقه تشویق بی‌وقفه برای شهیده غزه
سرخط خبرها
سینمای کودک در کماست | ذهن فرزندانمان را به هالیوود واگذار کرده‌ایم!

سینمای کودک در کماست | ذهن فرزندانمان را به هالیوود واگذار کرده‌ایم!

  • کد خبر: ۳۵۶۶۱۲
  • ۱۶ شهريور ۱۴۰۴ - ۰۹:۳۰
رضا پورحسین، استاد روانشناسی و مدیر اسبق صداوسیما، با هشدار نسبت به «احتضار سینمای کودک ایران»، تاکید می‌کند که والدین و مسئولان، با کم‌کاری خود، ذهن کودکان را به داستان‌ها و فرهنگ‌های بیگانه سپرده‌اند. او سینما را قله هنر و مؤثرترین ابزار تربیت می‌داند و از مدیران ارشد می‌خواهد برای احیای آن، تمام‌قد بایستند؛ چراکه تربیت بدون هنر، ناقص به بار می‌نشیند.

به گزارش شهرآرانیوز، «ما برای کودکان مان کم گذاشته‌ایم، ذهن آنان را با کم کاری خود، به سینما و داستان‌های دیگری که ربطی به فرهنگ ما ندارند، واگذار کرده‌ایم.»

رضا پورحسین از مدیران ارشد اسبق سازمان صداوسیما و استاد دانشگاه در حوزه روانشناسی در یادداشتی که با عنوان «سینمای ایرانی کودک را زنده کنید! تربیت کودکان در خطر است» آورده است: «تربیت، ساختن انسان نیست، شکوفایی بذر‌های زیستی و فطری است که قبلاً در جان و ضمیر او نهاده شده است. ما مثل «نجار» انسان را نمی‌سازیم، بلکه مثل «باغبان» نیاز‌های او را به موقع و به اندازه رفع، و زمینه‌های رشد و شکوفایی او را فراهم می‌کنیم.

خود کودک مثل یک نهال قد می‌کشد و به درختی تناور تبدیل می‌شود و اگر زمینه‌های رشد آن فراهم گردد، به درختی پرطراوت و باثمر تبدیل می‌شود.

مربیان، معلمان و والدین برای کودکان نقش نجار ندارند که بسازند، بلکه نقشی، چون باغبان دارند که شکوفا کنند.

در مسیر رشد و شکفتن کودک، همراه «زبان» واجد ظرفیت شگفت‌انگیزی، چون «رمز و نماد» می‌شود. این دو مثل دوقل باهم رشد می‌کنند. زبان و نماد سخت به یکدیگر وابسته‌اند و اگر هرکدام رشد نیابد، دیگری هم دچار اختلال می‌شود. نماد لازمه رشد ذهنی و عاطفی و هیجانی انسان است تا او به رشد متعادل، همه جانبه و چند بعدی برساند.

نماد در «کودک» عموما با تخیل، بازی و نقاشی و حتی خودگویی ظاهر می‌شود. اگر نماد در کودک سرکوب نشود، به ظرفیتی می‌رسد که ما آن را «هنر»، البته هنر ذاتی، می‌نامیم. «هنر بمنزله تحول نماد و رمز در انسان است». این هنر در کلام او به صورت طنز و مطایبه و اشاره و در رفتار او نیز با اشکال مختلف بروز می‌یابد.

«نماد و هنر» بهترین ابزار و مولفه‌های تربیت و شکوفایی کودک هستند؛ و «سینما» به عنوان قله هنر که همه ابزار‌های زیبایی شناسی را در یک ترکیب بندی حرفه‌ای در خود جمع کرده است؛ راهی شگفت انگیز برای تربیت و حتی آموزش عمیق در کودک است؛ تا جایی‌که اگر بگوییم تربیت بدون هنر به ثمر نمی‌نشیند، گزافه نگفته‌ایم. اما چگونه؟

والدین و مربیان بدون اینکه نقشه قبلی داشته باشند، در پی شکل دادن به شخصیتی «رشدیافته» در کودک هستند. برای پردازش این شخصیت همانگونه که در سینما تحت عنوان «شخصیت پردازی» عمل می‌شود؛ نیاز به «رگه سازی» داریم. رگه‌ها صفات درونی و بیرونی انسان هستند که وقتی در یک کلیت، منسجم می‌شوند، شخصیت را می‌سازند. وقتی سینما شخصیت، و کنش و واکنش‌های متفاوت را در یک قصه به تصویر می‌کشد، یعنی در حال تزریق و «درونی سازی» رگه‌های شخصیت قهرمان و کنش‌گری‌های متن فیلم به کودک است. کودک در قالب یک قصه تصویر شده، با همه رگه‌های افراد، کنش‌گری‌ها و مناسبات ارتباطی داستان، «همذات پنداری» کرده و ناخودآگاه، آنها را با «درونی کردن» جزوی از سازمان روانی و ذهنی خود می‌کند. این کار با سخنرانی و کلاس و اینجور روش‌ها کارساز نیست؛ لااقل تاثیر آنها به نسبت با سینما، به اندازه دره عمیقی فاصله دارد.

اگر چنین است، چرا چرا چرا از هنر بویژه هنر سینما و نمایش برای تربیت کودکان وطن استفاده نمی‌کنیم. این سوال از والدین و آموزش و پرورش نیز هست، اما مخاطبان اصلی سوال «رسانه و سینما»‌اند.

ما برای کودکان مان کم گذاشته‌ایم، ذهن آنان را با کم کاری خود، به سینما و داستان‌های دیگری که ربطی به فرهنگ ما ندارند، واگذار کرده‌ایم. سینمای کودک در ایران رمقی ندارد، در حال احتضار است. یک منجی می‌خواهد تا به آن جان بدهد و زحمات سال‌های دور عباس کیارستمی، پوران درخشنده، مرضیه برومند، سیروس حسن زاده، غلامرضا رمضانی، کیومرث پوراحمد، و هنرمندان دیگر را تداوم بخشند. این منجی چه کسی است؟

جناب آقای دکتر جبلی، جناب آقای دکتر صالحی، جناب آقای دکتر فریدزاده، سینمای کودک برای رشد و پرورش کودکان این سرزمین از نان شب هم واجب‌تر است. اگر نیمی از وقت خود را برای جان گرفتن آن اختصاص بدهید، کم است. امروزه سینما اولین و مهم‌ترین مدرسه آموزشی و تربیتی جامعه است، شک نکنید. همانگونه که یکی از علمای آموزشی گفته بود که هالیوود اثر گذارترین و نافذترین مدرسه عالم است، و هرکاری بخواهد انجام می‌دهد.

این گفته بیانگر آن است که سینما، نگرش ساز، ذائقه ساز، رفتار ساز است و سبک زندگی می‌آفریند. غفلت از سینمای کودک، البته سینمایی با هویت ایرانی اسلامی و بومی، گناهی نابخشودنی است. تربیت بدون هنر، ناقص به بار می‌نشیند.»

منبع: ایسنا

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.